عشرت خوشست و بر طرف جوی خوشترست
عشرت خوشست و بر طرف جوی خوشترست / می بر سماع بلبل خوشگوی خوشترست
عیشست بر کنار سمن زار خواب صبح / نی در کنار یار سمن بوی خوشترست
خواب از خمار باده نوشین بامداد / بر بستر شقایق خودروی خوشترست
روی از جمال دوست به صحرا مکن که روی / در روی همنشین وفاجوی خوشترست
آواز چنگ و مطرب خوشگوی گو مباش / ما را حدیث همدم خوش خوی خوشترست
گر شاهدست سبزه بر اطراف گلستان / بر عارضین شاهد گلروی خوشترست
آب از نسیم باد زره روی گشته گیر / مفتول زلف یار زره موی خوشترست
گو چشمه آب کوثر و بستان بهشت باش / ما را مقام بر سر این کوی خوشترست
سعدی جفا نبرده چه دانی تو قدر یار / تحصیل کام دل به تکاپوی خوشترست
+ نوشته شده در شنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 19:54 توسط مهـــدی
|