دیشب به یاد روی تو تنها گریستم / علیرضا میثمی
دیشب به یاد روی تو تنها گریستم
تنهای بی امید ، چه شبها گریستم
از چنگ غم به خلوت اندیشه های عشق
بردم پناه و بی تو در آنجا گریستم
سر می کشد چو شعله تمنای او ز دل
زین جانگداز درد تمنا گریستم
پنهان نمی شود چه کنم ماجرای عشق
در عشق او نهانی و پیدا گریستم
یک روز خنده زد دلم از گرمی امید
عمری ز سرد مهری دنیا گریستم
روشن نشد ز بخت سیاهم چراغ عمر
امروز از سیاهی فردا گریستم
چون ابر بی پناه در این بی کران سپهر
فریاد برکشیدم و دریا گریستم
آتش زدند بر دل من تا که همچو شمع
یکجا بسوختم دل و یکجا گریستم
کوتاه بود عمر من و عمر گل دریغ
(پروانه) سان به خنده ی گلها گریستم
+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم مرداد ۱۳۹۱ ساعت 15:11 توسط مهـــدی
|