هر چه بود گذشت / شعری زیبا از ایرج دهقان
شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت
به گریه گفتمش آری: ولی چه زود گذشت
بهار بود و تو بودیّ و عشق بود و امید،
بهار رفت و تو رفتیّ و هرچه بود گذشت
شبی به عمر ، گرم خوش گذشت آن شب بود
که در کنار تو با نغمه و سرود گذشت
چه خاطرات خوشی در دلم بجای گذاشت،
شبی که با تو مرا در کنار رود گذشت
گشود بس گره آن شب ز کار بسته ی ما
صبا چو از برِ آن زلف مشک سود گذشت
مراست عکس تو یادآور سفر، آری
چسان توانم ازین طرفه یادبود گذشت
غمین مباش و میندیش ازین سفر که ترا،
اگرچه بر دل نازک غمی فزود گذشت...
+ نوشته شده در جمعه سی ام تیر ۱۳۹۱ ساعت 2:51 توسط مهـــدی
|