قطعه شعری از ابوالعلاء گنجوی شاعر قرن ششم
عمری به چشم خویشتن از روی مردمی
جا دادمش که باشد از اغیار ناپدید
از آب دیده نخل قدش پرورش گرفت
چندان که همچو سرو و گل از نار سرکشید
چون طفل اشک عاقبت آن شوخ بیوفا
از چشم من برآمد و در روی من دوید
+ نوشته شده در جمعه سی ام تیر ۱۳۹۱ ساعت 2:33 توسط مهـــدی
|