میرزا محمد صادق حسینی
میرزا محمد صادق حسینی ملقب به ادیب الممالك فراهانی شاعر و روزنامه نگارمعروف دوره قاجاریه كه بعد ها در عرصه شعر و روزنامه نگاری به شهرت رسید، در سال1277 ه.ق در قریه گازران از توابع فراهان اراك به دنیا آمد. در آستانه انقلاب مشروطیت همسو با سایر روشنفکران و مردم به خیل انقلابیون پیوست و بعدها سر دبیر روزنامه مجلس شد. ادیب الممالک از سال 1329 قمری که رئیسی عدلیّه عراق (اراک) به وی واگذار شد تا پایان عمر به شغل قضاوت اشتغال داشت چنانکه در واپسین عمر، رئیس عدلیّه یزد بود. او علاوه بر عربی و فارسی و حکمت و ریاضی و نجوم از زبانهای روسی، ترکی، و پهلوی هم آگاهی داشت. شعر او آینه تمام نمای وضعیت اجتماعی و سیاسی کشور ما در دوره بیداری و مشروطه است. وی در سال 1336 در سن پنجاه و هشت در تهران وفات یافته است. غزلی دلکش از ایشان را تقدیم شما دوستداران ادب میکنیم.
تغزل :
گر صد هزار بار گدازی در آتشم / پاکیزه تر شوم که زر ناب بیغشم
از باده امید تو مخمور و جرعه نوش / وز ساغر نوید تو مست و سرخوشم
گلگون ز اشک و زرد ز غم نیلی از فراق / بنگر یکی به صفحه چهر منقّشم
گه چون دو چشم مست تو بیمار و ناتوان / گاهی چو طرّه ی تو پریش و مشوشم
قدم چو ابروی تو کمان شد ولی نماند / جز تیر آه و ناله خدنگی به ترکشم
جانا تو شاد و خوشدل و بی غم نشین که من / با انده تو شاد و به یاد تو دلخوشم
رویم چو خامه تار و زبانم بریده باد / گر همچو خامه از خط حکم تو سرکشم
سیر سپهر و همسری مهرم آرزوست / کی پای بند مهر غزالان مهوشم
هرگز فرامشت نکنم از دعای خیر / یادت بخیر ای که نمودی فرامشم
این می که ناچشیده مرا مست و خیره کرد / یا رب چها رود گر از آن جرعه ای چشم
گفتم شبی بگوش امیری حدیث خویش / گفتا بهوش باش که من نیز بیهشم