ز نوکیسه مکن هرگز درَم وام

که رسوایی و جنگ آرد سرانجام

مده زر بی گرو گر پادشاهی

که دشمن گرددت گر بازخواهی

بود یک رنجش از نادادن زر

دو صد رنجش چو گوئی زر بیاور