ای که جزو این زمینی سر مکش / چونک بینی حکم یزدان در مکش

چون خلقناکم شنودی من تراب / خاک باشی جست از تو رو متاب

بین که اندر خاک تخمی کاشتم / کرد خاکی و منش افراشتم

حمله‌ی دیگر تو خاکی پیشه گیر / تا کنم بر جمله میرانت امیر

آب از بالا به پستی در رود /  آنگه از پستی به بالا بر رود

گندم از بالا بزیر خاک شد / بعد از آن او خوشه و چالاک شد

دانه‌ی هر میوه آمد در زمین / بعد از آن سرها بر آورد از دفین

اصل نعمتها ز گردون تا بخاک / زیر آمد شد غذای جان پاک