درین دور احسان نخواهیم یافت / شکر در نمکدان نخواهیم یافت

جهان سر به سر ظلم و عدوان گرفت / درو عدل و احسان نخواهیم یافت

سگ آدمی رو ولایت پرست / کسی آدمی سان نخواهیم یافت

به دوری که مردم سگی می‌کنند / درو گرگ چوپان نخواهیم یافت

توقع درین دور درد دل است / درو راحت جان نخواهیم یافت

به یوسف‌دلان خوی لطف و کرم / ازین گرگ طبعان نخواهیم یافت

ازین سان که دین روی دارد به ضعف / درو یک مسلمان نخواهیم یافت

مسلمان همه طبع کافر گرفت / دگر اهل ایمان نخواهیم یافت

شیاطین گرفتند روی زمین / کنون در وی انسان نخواهیم یافت

بزرگان دولت کرامند لیک / کرم زین کریمان نخواهیم یافت

سخاوت نشان بزرگی بود / ولی زین بزرگان نخواهیم یافت

سخا و کرم دوستی علی است / که در آل مروان نخواهیم یافت

وگر ز آنکه مطلوب ما راحت است / در ایام ایشان نخواهیم یافت

درین شوربختی به جز عیش تلخ / ازین ترش رویان نخواهیم یافت

درین مردگان جان نخواهیم دید / و زین ممسکان نان نخواهیم یافت

توانگر دلی کن، قناعت گزین / که نان زین گدایان نخواهیم یافت

ازین قوم نیکی توقع مدار / کزین ابر باران نخواهیم یافت

درین چهارسو آنچه مردم خرند / به غیر از غم ارزان نخواهیم یافت

مکن رو ترش ز آنکه بی‌تلخ و شور / ابایی برین خوان نخواهیم یافت

چو یعقوب و یوسف درین کهنه حبس / مقام عزیزان نخواهیم یافت