اشعاری زیبا از اثیر اخسیکتی / شاعر قرن ششم
هر کرا در دل از خرد خبر است
صفت ذات او همه هنر است
هنری باش و هر چه خواهی کن
نه بزرگی به مادر و پدر است
اندرین فرجه ی زمین و سپهر
دل چه بندی؟ نه جای مستقر است
مردم بی خبر ز روی قیاس
بر آنکه که صاحب بصر است
گر چه از جنس مردم است آن شخص
در حقیقت به جنس گاو و خر است
-------------------------------------------------
از بیم رقیب جستجویت نکنم / وز طعن حسود گفتگویت نکنم
لب بستم و از پای نشستم اما / این را نتوان که آرزویت نکنم
-------------------------------------------------
صد بار وجود را فزون بیخته اند / تا زو چو تو صورتی برانگیخته اند
سبحان الله ، ز فرق سر تا پایت / در قالب آرزوی ما ریخته اند
+ نوشته شده در جمعه سی ام تیر ۱۳۹۱ ساعت 2:43 توسط مهـــدی
|