شاد زی...
شاد زی ، با سیاه چشمان شاد / که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده تنگ دل نباید بود / وز گذشته نکرد باید یاد
من و آن جعد موی غالیه بوی / من و آن ماه روی حور نژاد
نیک بخت آن کسی که داد و بخورد / شوربخت آنکه او نخورد و نداد
باد و ابر است این جهان فسوس / باده پیش آر هر چه بادا باد
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۱ ساعت 23:55 توسط مهـــدی
|