دید مجنون را یکی صحرا نورد / در میان بادیه بنشسته فرد

صفحه اش صحرا و انگشتان قلم / میزند حرفی بدست خود رقم

گفت : کای مفتون شیدا چیست این؟ / مینویسی نامه ، بهر کیست این؟

گفت : مشق نام لیلی می کنم / خاطر خود را تسلی میکنم.