یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم / زان دو لب شیرینت صد شور برانگیزم
گر قصد جفا داری اینک من و اینک سر / ور راه وفا داری جان در قدمت ریزم
بس توبه و پرهیزم کز عشق تو باطل شد / من بعد بدان شرطم کز توبه بپرهیزم
سیم دل مسکینم در خاک درت گم شد / خاک سر هر کویی بی فایده میبیزم
در شهر به رسوایی دشمن به دفم برزد / تا بر دف عشق آمد تیر نظر تیزم
مجنون رخ لیلی چون قیس بنی عامر / فرهاد لب شیرین چون خسرو پرویزم
گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز / فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم
گر بی تو بود جنت بر کنگره ننشینم / ور با تو بود دوزخ در سلسله آویزم
با یاد تو گر سعدی در شعر نمیگنجد / چون دوست یگانه شد با غیر نیامیزم
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم تیر ۱۳۹۱ ساعت 1:26 توسط مهـــدی
|